تبیین تفاوت دو واژه فوق نیازمند توجه به مفهوم و نوع نگاهی است که در ادبیات سیاسی و هنجارهای اجتماعی و دینی یک جامعه پیرامون این دو وجود دارد ؛ جنگ یا « نبرد مسلحانه بین دولتها» به عنوان واقعیتی در جوامع بشری ، مفهومی عام و از جنبه های مختلف قابل تعریف است و به انواع متعددی نظیر ؛ تهاجم نظامی ، جنگ تدافعی ، مشروع و یا نامشروع ، داخلی یا بین المللی و ... ، تقسیم می شود . و در بسیاری مواقع جنگ اقدامی ناپسند ، غیر عقلی ، غیر دینی و نامقدس است نظیر تجاوزات نظامی و راه اندازی جنگ به خاطر سلطه طلبی ، جاه طلبی ، چپاول منابع ملت های دیگر و... . اما دفاع مقدس نوعی خاص از جنگ و نبرد مسلحانه است که از یکسو حالت تدافعی در مقابل تجاوز نظامی بیگانگان داشته واز سوی دیگر مطابق با هنجارهای دینی پذیرفته شده در یک جامعه و دارای ارزش دینی و اجتماعی است .
مانند جنگ به منظور دفاع از خویش (دفاع مشروع) در مقابل متجاوزین به دین، عِرض، جان و مال خود و بستگان یا مملکت و نیز به منظور دفاع از مظلومین عالم و یا در مقابل ستمگرانی که آزادی دعوت دینی را سلب می کنند و با حاکمیت استبدادی مانع انتخاب آزادانه دین صحیح از سوی مردم می گردند.
فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود. حضرت امام خامنه ای(مد ظله)
دوران دفاع مقدّس ملّت مسلمان ایران در برابر ائتلاف جهانی استکبار وایادی داخلی وخارجی آنان،یکی از بزرگترین حوادث در تاریخ بشر است. در این دوران سخت ، مردم شریف ایران ، با اطاعت از رهبر پیامبر گونه خویش چه خوش درخشیدند و الگوی صبر و مقاومت و ایثار برای دیگر مستضعفان عالم شدند.
مردم متدیّن ارد نیز که سابقه درخشان تقلید از حضرت امام خمینی(ره) را از اوایل دهه ی 40 در کار نامه ی خویش داشتند،در لبّیک به نایب امام زمان خود با ایثار جان و مال به میدان آمدند و با حضور مستمر فرزندان عزیزشان در میادین دفاع از عزّت وشرف و مرزهای مقدّس اعتقادی و خاکی وتقدیم شهیدانی والامقام وجانبازانی عزیز دین خود را به انقلاب اسلامی ادا نمودند.
برآنم تا با یاری حضرت حق ، گوشه هایی از این حوادث تاریخی را با استفاده از خاطرات و تصاویر آن دوران افتخارآمیز به عنوان شاهد روایت نمایم:
در رکاب شهید بزرگوار «عبدالله منصوری»
در سال 1361باجمعی از برادران بسیجی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شدیم.سعادت همراهی و مصاحبت شهید بصیر و غیرتمند یعنی شهید عبدالله منصوری در این سفر نصیبمان شده بود.آن شهید عزیز، علی رغم جثه کوچکش کوه شجاعت و استقامت بود و وجودش لبریز از عشق به اسلام، امام و میهن اسلامی...
(1)
نشسته از راست:1-احتمالا"غلامعلی نعمه 2-علی اصغر غلامپور 3-محمد الهی
ایستاده از راست:1- هادی خودبود 2-شهید منصوری 3-صفدر قاسمی(خودم)
1و2: قرار بود تا دقایقی دیگر از منطقه دهلران عازم عملیاتی مهم شویم. ماموریت گردان ما انهدام پل ارتباطی شهرهای علی شرقی و علی- غربی عراق بود.در اوج روحیه وآمادگی بودیم. عملیات ما باید درعمق خاک عراق و پشت سر نیروهای بعثی انجام می شد.تقریبا"کسی امیدی به بازگشت از این ماموریت نداشت...
عکاس این دوصحنه برادر بسیجی جانباز: احمد اسکندری
(2)